معلم عقد

مطالب

معلم عقد

مطالب

عید


عید در فرهنگ اسلامى[*]

سید عباس رفیعى پور علوى علوى

عید در فرهنگ اسلامى

واژه عید در قرآن

عید از منظر حضرت على(ع)

عید نوروز از منظر امام صادق(ع)

امام کاظم(ع) و جلوس عید نوروز

نوروز از نظر دانشوران اسلامى

سنت هاى نوروزى



عید در فرهنگ اسلامى

به بهانه عید نوروز و یکصدومین سال تولد حضرت امام خمینى(ره) مطالبى پیرامون موضوع فوق، تقدیم خوانندگان گرامى مى شود:

واژه «عید» در اصل از فعل عاد (عود) یعود است و براى آن معانى مختلفى گفته اند: از جمله «خوى گرفته»، «روزفراهم آمدن قوم» و «هر روز که در آن، انجمن یا تذکار فضیلتمند یا حادثه بزرگى باشد.»

گویند از آن رو به این نام خوانده شده است که هر سال شادى نوینى باز آرد. [1]

و برخى برآن هستند که اصل واژه «عید» از «عادت» است. زیرا آنان (قوم) و فامیل و خانواده ها برگرد آمدن دورهم در آن روز عادت کرده‏اند. [2]

در لغتنامه تاج العروس درباره عید آورده است: عید در نزد عرب، زمانى است که در آن شادیها و یا اندوه ها، باز مى گردد و تکرار مى شود. [3]

و در فرهنگ معین در این باره آمده است: عید، روز مبارکى است که در آن مردم جشن مى گیرند و شادى مى کنند و در این روز به همدیگر عیدى مى دهند از قبیل هدیه، پول، خلعت. [4]


واژه عید در قرآن

واژه عید در قرآن فقط یک بار آمده است.

(اللهم انزل علینا مائده من السمإ تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیه منک). [5]

خدایا! نازل کن براى ما مائده‏اى از آسمان که براى اولین و آخرین از ما عید باشد و نشانه‏اى از تو.

در تفسیر این آیه آمده است: عید در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است. به روزهایى که مشکلات از قوم و جمعیتى برطرف مى شود و بازگشت به پیروزیها و راحتى هاى نخستین مى کنند، عید گفته مى شود. و در اعیاد اسلامى به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکى فطرى نخستین به روح و جان باز مى گردد و آلودگى ها که برخلاف فطرت است از میان مى رود «عید» گفته شده است و از آنجا که روز نزول مائده، روز بازگشت به پیروزى و پاکى و ایمان به خدا بوده است؛ حضرت مسیح(ع) آن را «عید» نامیده است. [6]


عید از منظر حضرت على(ع)

عید از نظر على(ع) این است که: هر روزى که در آن روز، معصیت خدا نشود و گناهى انجام نگیرد، آن روز را عید خوانده است.

«کل یوم لا یعصى الله تعالى فیه فهو یوم عید»

و این فرمایش امیرمومنان(ع) اشاره به این موضوع دارد که روز ترک گناه، روز پیروزى و پاکى و بازگشت به فطرت نخستین است. [7]

از سوید بن عفله نقل شده است که گفت: در روز عید بر امیرالمومنین(ع) وارد شدم و دیدم که نزد حضرت نان گندم و خطیفه (نان شیرمال) و ملبنه (حلوا شکرى) است. پس به آن حضرت عرض کردم:

روز عید و خطیفه؟!

حضرت فرمود: «انما هذا لمن عید من غفرله»؛ این عید کسى است که آمرزیده شده است. [8]

در خبر است: چیزى به رسم هدیه نوروزى خدمت امیرالمومنین(ع) تقدیم شد، حضرت پرسید: این چیست؟ عرض کردند: یا امیرالمومنین! امروز نوروز است. فرمود: هر روز را براى ما نوروز سازید. [9]


عید نوروز از منظر امام صادق(ع)

امام صادق(ع) به یکى از اصحابش به نام معلى بن خنیس در باره عید نوروز فرمود:

«ان یوم النیروز هوالیوم الذى اخذ فیه النبى(ص) لامیرالمومنین(ع) العهد بغدیرخم... و هوالیوم الذى ظفرفیه باهل النهروان... و هوالیوم الذى یظفرفیه قائمنا اهل البیت» . [10]

نوروز، روزى است که پیامبراکرم (ص) در غدیرخم براى ولایت امیرالمومنین(ع) از مردم پیمان گرفت؛ روزى است که آن حضرت برخوراج نهروان پیروز شد و روزى است که قائم ما اهل بیت(علیهم السلام) ظهور خواهد کرد.


امام کاظم(ع) و جلوس عید نوروز

از آنجایى که عید نوروز ریشه در سنتهاى ما ایرانى ها دارد و این موضوع به زمانهاى بسیار دور برمى گردد، پس از اسلام، بنا به نوشته مورخین، با اندک تغییراتى که در آن به عمل آمده است، تاکنون در بین ایرانیان جاودانه است، بنابراین در صدر اسلام ایرانى هایى که در مرکز خلافت به سر مى بردند، طبق سنت ملى شان به این عید پاى بند بودند و هدایاى نوروزى را براى سلاطین خود مى بردند. پس ازامویان، عباسیان مورد توجه بعضى از مردم بودند و ایرانى ها با مراجعه به دربار آنها، هدایایى را به آنها تقدیم مى کردند.

در بحارالانوار روایت ذیل آمده است:

«ان المنصور تقدم الى موسى بن جعفر (ع) بالجلوس للتهنیه فى یوم النیروز و قبض ما یحمل الیه...». [11]

منصور دومین خلیفه عباسى به امام کاظم(ع) پیشنهاد کرد عید نوروز جلوس نماید تا مردم نوروز را به او تبریک گویند و هدایاى آنها را دریافت نماید... و امام(ع) با اکراه پذیرفت.

بنابراین عید نوروز مانند بسیارى از سنتهاى ملى که با شئون اسلامى مخالفتى نداشته است، پس از اسلام درمیان ایرانیان باقى مانده است.


نوروز از نظر دانشوران اسلامى

سیدبن طاووس (یکى از دانشمندان بزرگ شیعه است.) که در باره نوروز مى نویسد:

هنگامى که آغاز آفرینش جهان هستى در مثل چنین روزى است، شایسته است این روز به عنوان روز عید و شادى تلقى گردد.

ابن فهد حلى در این زمینه مى نویسد:

«یوم النیروز، یوم جلیل القدر»، نوروز، روزى گرانمایه و با منزلت است.

حضرت امام(ره) به مناسبت عید نوروز هرسال پیامى داشت و در دیوان شعرش، ابیاتى ویژه درباره عید نوروز سروده است که در پى خواهد آمد.

و مقام معظم رهبرى در پیام نوروزى سال 1369 شمسى فرمودند:

«تحویل سال جدید شمسى که مصادف با نوعى تحول در عالم طبیعت مى باشد، فرصتى است براى این که انسان به تحول درونى و به اصلاح امور روحى، معنوى و مادى خود بپردازد، ایجاد تحول کار خداست... اما ما موظفیم که براى این تحول در درون خود، در زندگى خود و در جهان اقدام کرده وهمت و تلاش به عمل آوریم.»


سنت هاى نوروزى

یکى از سنت هاى حسنه و با ارزش عید نوروز که تا روز سیزده رایج است، دید و بازدیدها است که میان فامیل، دوستان انجام مى گیرد و در کتب روایى ما به عنوان «صله رحم»نام برده شده است.البته لازم است، در این باره به اولویت هایى توجه داشت:

1. دیدار از خانواده شهدا و جانبازان.

2. دیدار از بستگان نزدیک.

3. دیدار از دوستان.

4. عیدى دادن مخصوصا به نونهالان.

5. آشتى دادن برادران وخواهران دینى و رفع کدورت از بین آنها.

پى نوشتها:

[*]. ماهنامه فرهنگ کوثر.

[1]. لغتنامه دهخدا، ذیل واژه عید.

[2]. لسان العرب، ابن منظور، ج 3، ص 319.

[3]. همان، ج 8، ص‏43.

[4]. فرهنگ معین، واژه عید و عیدى

[5]. سوره مائده، آیه 114.

[6]. تفسیر نمونه، ج 5، ص 131.

[7]. تفسیر نمونه، ج 5، ص 131.

[8]. بحارالانوار، ج 40، ص 326.

[9]. وسائل الشیعه، ج 12، ص 214.

[10]. بحارالانوار، ج 56، ص 119.

[11]. همان، ج 98، ص 419.

اعمال عید نوروز


اعمال عید نوروز

حضرت صادق علیه السلام به معلى بن خنیس تعلیم فرمود : چون روز نوروز شود، غسل کن و پاکیزه‏ترین جامه‏هاى خود را بپوش و به بهترین بوهاى خوش خود را خوشبو گردان و در آن روز روزه بدار. پس چون از نماز پیشین و پسین و نافله‏هاى آن فارغ شوى چهار رکعت نمازبگذار (یعنى هر دو رکعت به یک سلام) و در رکعت اول بعد از حمد ده مرتبه سوره «انا انزلنا» بخوان و در رکعت دوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل یا ایها الکافرون» و در رکعت سوم، بعد از حمد ده مرتبه سوره «قل هو الله احد» و در رکعت چهارم، بعد از حمد ده مرتبه «قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس» بخوان و بعد از نماز به سجده شکر برو و این دعا بخوان:

«اللّهمَّ صلِّ على محمد و آل محمد الاوصیاء المرضیین و على جمیع انبیائک و رسلت بافضل صلواتک و بارک علیهم بافضل برکاتک وصل على ارواحهم و اجسادهم. اللهم بارک على محمد و آل محمد و بارک لنا فى یومنا هذا الذى فضّلته و کرّمته و شرّفته و عَظّمت خطره. اللهم بارک لى فیما انعمت به علىّ حتى لا اشکر احداً غیرک و وسّع علىَّ فى رزقى یا ذاالجلال و الاکرام. اللهم ما غاب عنّى فلا یغیبنَّ عنى عونک و حفظک و ما فقدتُ من شى‏ءٍ فلا تفقد نى عونک علیه، حتى لا اتکلَّف ما لا احتاج الیه یا ذاالجلال و الاکرام» چون چنین کنى گناهان پنجاه ساله تو آمرزیده شود .

و بسیار بگو: «یا ذالجلا ل و الاکرام». [1]

پى‏نوشت

[1]. مفاتیح الجنان، ص 496

هفت سین

هفت سین

اعضاى خانواده همه در تب و تابند، تا ساعت تحویل سال نو اندکى بیشتر نمانده ، دختر خانواده با نگرانى سفره هفت سین را مى نگرد ، گاه چیزى را اندکى جابجا مى کند، زاویه آیینه را تغییر مى دهد تا قرآن و سبزه در دل آن بنشیند، همه اعضاى خانواده به دور سفره عید مى نشیند و سال نو را با صمیمت آغاز مى کنند. نوروز درپاى سفره ایى که اجزاء آن همگى راز آلود و زیبایند آغاز شده است ؛ سنت زیبایى که خانواده را ملزم مى سازد دراین لحظه همه در کنار یکدیگر قرار گیرند نقش برجسته و مهمى در وفاق و همبستگى میان اعضاء خانواده دارد به ویژه اهمیت این سنت وقتى آشکار مى شود که در جوامع امروز با کمرنگ شدن ارزش و اهمیت خانواده روبرو هستیم. اجزاء سفره عید یا سفره هفت سین و نماد آن اجزاء چیست از کجا آغاز شده و چگونه به ما رسیده است؟ سفره هفت سین با نوروز پیوند نا گسستنى دارد و جزیى از آن است، و چنانکه در مقاله " بدین بایستگى روزى " آمد ، گذشته نوروز و نقطه آغازین آن چندان مبهم و به افسانه آمیخته است که براى یافتن چرایى آن جز توسل به اسطوره ها و افسانه ها راهى باقى نمى ماند.

امروزه این خوان نوروزى در اقصى نقاط کشور گسترده مى شود: " سفره ایى محدود به ترکیب لغوى سین درهمه جا رایج نیست اما اصل گسترش سفره عمومیت دارد. چه در تمام شهرها و روستاهاى ایران گسترده مى شود... این خوان مجموعه اى است بسیارمتنوع از آنچه که در زندگى به آن محتاجند"(1) برخلاف تصور عامه که هفت سین را فرا گیر و همگانى مى دانند انواع ترکیبات دیگر با عدد هفت در کشورمان رایج است مانند هفت شین که درمیان هموطنان زرتشتى رواج دارد: بعضى هفت سین را در اصل هفت شین مى دانند: شراب و شکر، شهد و شیر ، شمع و شمشاد و شانه یا شایه ( میوه) و برخى آن را صورت دگر گونه هفت چین مى آورند یعنى هفت چیز چیده شده از درخت. این سنت ارزنده چنان مسخ شده که هفت میم نیز بر سر سفره نهاده اند: مرغ ، ماهى ، میوه ، ماست ،مربا، مسقطى و میگو"(2) چنانکه بر مى آید در سفره عید آنچه مشترک است عدد هفت است و آینه و کتاب مقدس ( در میان مسلمانان قرآن و زرتشتیان اوستا) و البته آب وماهى زنده در درون آن .

عدد هفت عددى مقدس در نزد ملل مختلف است واز جمله در ایران به دلایلى این عدد مقدس شمرده مى شده است: هفت آسمان، هفت شهرعشق، هفت خوان رستم و هفت سین یا شین یا میم سفره عید از حضور مستمر این عدد در سنن و عقاید این ملت حکایت دارد. " هفت نزد ایرانیان عدد مقدسى است و با هفت امشا سپندان یا هفت جاودانه مقدس ارتباط کامل دارد"(3) امشاسپندان یا جاودانان مقدس، مقدسان بى مرگ یا جاودانان پاک، صفات پاک اهورامزدا هستند و نامهایشان به ترتیب عبارتند از: ( واژه ها به صورت فارسى آمده نه پهلوى و اوستایی)؛1- بهمن 2- اردیبهشت 3- شهریور 4- سفندارمذ یا اسفند 5- خرداد 6- اَمـِرتات یا امرداد یا بنابر غلط مشهور مرداد. " آنچه از اوستا بر مى آید در راس این شش امشاسپندان گاه "سپنته مئینیو" قرار داشته و گاه اهورا مزدا، و با این افزوده عدد هفت را کامل مى کرده اند.

همچنین گاه به جاى اهورا مزدا، ایزد سروش را براى کامل کردن عدد هفت افزوده اند"(4) متاسفانه تاکنون میان اجزاء هفت سین ( آنچه بیشترین فراوانى را میان ملت ایران دارد) و هفت امشاسپند ارتباط معنایى یافت نشده است :وهومن یا بهمن به معناى اندیشه نیک اشه وهیشته یا اردیبهشت به معناى بهترین و بالاترین راستى و پاکى خشثروئیریه یا شهریور با معناى بهترین و بالاترین راستى و پاکى سپنته آرمئى تى یا سفندارمذ ( اسفند) فروتنى مقدس هئوروتات یا خرداد: رسایى و تندرستى امرتات یا بیمرگى ( الف در اول کلمه امرتات نفى کننده است مرداد به تنهایى به معنى مرگ و نیستى است) " اگر در درازاى زمان هفت "سینی" یا هفت میوه یا گل یا سبزى که با سین آغاز مى شوند و هر یک با نشانه اى از با رورى و تندرستى تلقین شده اند، در آنجا باید پاى ذوق لطیف ایرانى را جستجو کرد. آن چیزهایى که امروزه، خوان ما را زنیت مى بخشد و همه اهل خانه را به جهانى از شادى و سرسبزى فرا مى خواند چیست، سبزه نو دمیده است و سنبل خوش بر و خوش بو، سیب که میوه اى بهشتى نام گرفته است و نمادى از زایش است ، سمنو این مائده تهیه شده از جوانه گندم که بخشى از آیین هاى باستانى را یاد آورى مى کند.

سنجد که بوى و برگ و شکوفه درخت آن محرک عشق و دلباختگى است. سیر که از دیر زمان به عنوان دارویى براى تندرستى شناخته شده است، دانه هاى سپند(اسفند) که نامش به معنى مقدس است و دانه هاى به رشته کشیده آن زینت بخش خانه هاى روستایى و دافع چشم بد. ما بر این خوان آیینه مى گذاریم که نور و روشنایى مى تاباند، شمع مى افروزیم که روشنایى و تابش آتش را به یاد مى آورد ، تخم مرغ که تمثیلى از نطفه و بارورى است، کاسه آب زلال به نشانه همه آبهاى خوب جهان و ماهى زنده در آب به نشانه تازگى و شادابى ."(5) با مقایسه اى میان معناى نام امشاسپندان ( که نام 6 ماه از سالهاى شمسى نیز هست) و کنایات و استعاره هاى اجزاء سفره هفت سین آشکار مى گردد که جز سپنته و اسفند که تنها تکرار واژه است ایندو ارتباط دیگرى با یکدیگر ندارند و این ناشى از مسخ و قلب این سنت کهن در طى اعصار طولانى است.

به هر روى تنها مى توان گفت که خوان نوروزى که اجزاء آن با عشق چیده شده است ، بر رخسار زیباى محبت و مودت خانوادگى زیبایى طبیعت و رنگ هاى اعجاب آور آن را هم خواهد افزود .

چرا که نوروز جشن طبیعت و جشن نوشدن زندگى است.


پى نوشتها:

1- دکتر برومند سعید جواد نوروز جمشید ص 326

2- همان ص 328

3- همان327

4- رضى هاشم ، دانشنامه ایران باستان ج 1 صص 40و339

5- آموزگار ژاله ، کلک بهمن واسفند 1370 ش 24-23 دانشنامه مزدیسنا تالیف دکتر جهانگیر اوشیدری