معلم عقد

مطالب

معلم عقد

مطالب

انگیزه دوستی

انگیزه دوستى چگونه باید باشد؟ لطفا میزان دوستى واختیارى یا غیر اختیارى بودن آن را توضیح دهید.

جواب :

اهمیت دوست یابى : دانشمندان اسلامى وغیر اسلامى در باب دوست یابى واهمیت پیدا کردن دوست و رفیق در زندگى کتابها و رساله ها نوشته اند و در روایات رسیده از ائمه معصومین (علیهم السلام) نیز بدان تشویق شده ومورد اهمیت خاصى قرار گرفته است ، در وصیتهاى لقمان به فرزندش مىفرماید : (یابُنَى صاحب مأةً ولاتعاد واحداً) (بحار الانوار : 71 / 176 چاپ بیروت ) با صد نفر مصاحبت و دوستى کن ولى با یک نفر دشمنى نکن ، سلمان فارسى فرموده هزار دوست کم و یک دشمن بسیار است، مولا امیر المؤمنین مىفرماید : (الصدیق اقرب الاقارب ) (غرر الحکم : 1 / 177 ). دوست صادق، نزدیکترین نزدیکان است. در جاى دیگر مىفرماید : ( من لا صدیق له لا ذخر له ) .( میزان الحکمه : 5 / 296 ) کسى که دوست باصداقت ندارد توشه اى ندارد. از امام صادق (علیه السلام)سؤال کردند برترین زندگى کدام است ؟ امام فرمود : زندگى که با وسعت منزل و فراوانى دوست همراه باشد.( سفنیه البحار محدث قمى ماده صدق ) مولا امیر المؤمنین (علیه السلام) مىفرماید : محبت ودوستى نیمى از خردمندى است .( نهج البلاغه ) با این همه اهمیت که براى دوستى و دوست یابى وجود دارد، احادیث و روایاتى هم داریم که دوستى حدود و مرزهائى دارد ، با چه کسانى دوست باشیم؟ و یک دوست خوب چه صفات و ویژگىهایى داشته باشد؟ امام صادق (علیه السلام) مىفرماید : اگر پنج خصلت در کسى نبود با او دوست نباشید : 1 _ آنکه درون وبرونش نسبت به تو یکسان باشد . 2 ـ آنکه زینت تو را زینت خود بداند . 3 ـ مال و دوست حال و وضع او را نسبت به تو تغییر ندهد. 4 ـ قدرت و توان خویش را از تو دریغ ندارد . 5 ـ آنکه تو را در پیش آمدهاى ناگوار روزگار رها نکند.( چهل حدیث استاد رسولى محلاتى : 3 / 112 ) على (علیه السلام) مىفرماید : با کسیکه عقل ندارد دوستى مکن. امام صادق (علیه السلام) مىفرماید : با آدمهاى احمق و خائن و دروغگو دوستى مکن. امام جواد (علیه السلام) مىفرماید : با آدم بد که همانند شمشیر کشیده است (دیدنش نیکواست ولى اثرش زشت) دوستى مکن . ( چهل حدیث : 3 / 125 ) یعنى با آدمهاى یاوه گو ، بد زبان ، هتاک و فحاش دوستى نکنید. سؤالى که اینجا مطرح است این است که آیا دوستى اختیارى است یا غیر اختیارى ؟ با توجه به احادیث و روایاتى که پیرامون اهمیت دوستى و صفات و ویژگىهاى دوست وارد شده است ، پیداست که دوستى یک مسئله اختیارى است و کسى را نمى توان به دوستىِ کسى اجبار و اکراه نمود چون اگر اختیارى نباشد دلیلى ندارد ائمه (علیهم السلام) معیارى براى دوستى بیان کنند و شاخص هاى دوست خوب را توضیح داده و بر گرفتن چنین دوستى ترغیب و از دوستى با انسانهاى بد منع نمایند.

ختنه

سوال :

دلیل ختنه کردن چیست ؟ آیا در قرآن آیه اى که ختنه کردن را واجب کرده باشد وجود دارد آیا این سنت از مسیحیت ویهود به اسلام منتقل نشده است؟

جواب :

یکى از سنت هاى حضرت ابراهیم (علیه السلام) که مورد تأیید اسلام بلکه مورد تأیید تمام پیامبران بعد از حضرت ابراهیم(علیه السلام) واقع شده است سنت خِتان یا ختنه است. در روایات از طریق شیعه واهل سنت بر این سنت تأکید شده است. عن جعفر بن محمد عن ابیه عن آبائه عن على (علیه السلام) قال : قال رسول الله (صلىالله علیه وآله) : (إن الله عز وجل بعث خلیله بالحنیفیة وأمره بأخذ الشارب وقص الاظفار ونتف الابط و حلق العانة والختان)( وسائل الشیعه : 15 / 163 باب 52 از ابواب احکام اولاد ). على (علیه السلام)از پیامبر (ص) نقل مى فرماید: که خداوند عز وجل حضرت ابراهیم(علیه السلام) را به روش پسندیده مبعوث کرد وبه کوتاه کردن سبیل وناخن وازاله موهاى زیر بغل وتراشیدن موهاى بالاى عورت وختنه کردن سفارش کرد. هنگامى که شخصى از امام صادق (علیه السلام) پرسید : آیا جائز است که به کارهاى خدایى ودر خلقت او دست ببریم ؟ حضرت فرمود : نه، او گفت : پس چرا ختنه مى کنید وپوستى را که خدا خلق کرده جدا مى کنید ؟ آیا خدا این پوست را اضافه وبر اساس غیر حکمت آفریده است ؟ امام صادق (علیه السلام)فرمود : خلقت آن پوست بر اساس حکمت است وازاله آن بر اساس حکمتى بالاتراست همان طورى که وقتى بچه به دنیا مى آید ، ناف او به مادرش وصل است این هم مخلوق خدااست وخدا این طور قرار داده ولى براى نجات فرزند ومادر ، خداوند حکیم دستور داده آن را قطع کنیم ، همین طور ناخن هاى انسان را خدا خلق کرده وبلند شدن آن ها بر اساس قانون خدا است وخدا مىتوانست از اول ناخن ها را طورى بیآفریند که همیشه به اندازه خاصى باشد ولى با این حال چون بزرگ مى شود به ما دستور داده آن ها را کوتاه کنیم وهمین طور در مورد موهاى بدن . این گونه دخالت ها در خلقت ، منافاتى با حکمت الهى ندارد وبر اساس مصلحتى بالاتر صورت مى گیرد(همان : 162 ). در کنز العمال که از منابع اهل سنت است ازعلى (علیه السلام) نقل مى کند : (اختنوا اولادکم یوم السابع فانه اطهر واسرع نباتاً للحم واروح للقلب(کنز العمال : 16 / 436 ). فرزندان خود را در روز هفتم تولد شان ختنه کنید زیرا باعث پاکیزگى بیشتر وباعث سرعت در رویش گوشت بر بدن وموجب شادمانى قلب مى شود. باز در حدیث دیگر آمده : ختنه کردن باعث نضارت وخوش رنگى صورت وباعث لذت بیشتر در جماع مى شود(همان : 435 ). ختنه کردن در مردان باعث پاکیزگى آلت تناسلى مى شود چون وجود پوسته رویى باعث جمع شدن کثافات وماندن بول زیر پوست شده وباعث بیمارى وبوى بد مىشود(وسائل الشیعه : 15 باب 52 از ابواب احکام اولاد ص 161). فوائد بهداشتى وپزشکى ختنه 1 ـ آمار نشان مى دهد در بین مسلمانان ویهودیان که ختنه مى کنند حتى یک مورد سرطان آلت دیده نشده است از نظر پزشکى امروزه ختنه به عنوان نوعى واکسن و پیشگیرى از سرطان محسوب مى شود ولى در جاهایى که ختنه نمى کنند مانند آمریکا 1 / 8 تلفات ناشى از سرطان ها مربوط به سرطان اندام هاى تناسلى است . 2 ـ سرطان گردنِ رَحم (محل تماس آلت بارحم یا مهبل) در کسانى که شوهرانشان مختون نبوده اند ، هنگام نزدیکى مخصوصاً در زمانى که زن به خاطر زایمان یا قاعدگى دچار التهاب دیواره مهبل بوده اند ، بیشتر اتفاق افتاده است. 3 ـ سرطان پروستات نزد آنان که ختنه مى کنند، کمتر است. 4ـ پیلونفریت وآلودگى هاى چرکى مجارى ادرارى از مثانه وکلیه در ختنه شدگان کمتراست چون قطع پوست سبب مى شود دفع ترشحات به آسانى صورت گیرد ولى اگر ختنه نشده باشد چون آلت تناسلى در حالت نعوظ وسفت شدن در فشار آن پوسته قرار مى گیرد وسطح داخلى پوسته رشته هاى عصبى فراوانى فراگرفته ولذا آن را فوق العاده حساس ساخته ودر آن قسمت که به تنه آلت مى چسبد ، غدد مترشحه فراوانى موجوداست که ترشحات شیرى رنگ وغلیظ ( smegma ) را بر روى حشفه پخش مى کند وهمین ترشحات است که توانسته اند واکنش هاى سرطانى ایجاد نماید. در اغلب موارد این پوست بر حشفه وآلت فشار وارد مى آورد واز خارج شدن ادرار به طور کامل جلوگیرى نموده باعث حبس بول مى شود وقطره قطره بول خارج مى شود وسبب التهاب وتورم شده ، تجمع ترشحات غددى والتهاب وگرد وغبار و… باتوجه به تاریکى ورطوبت آن جا محل بسیارى مناسبى براى ایجاد عفونت مى شود وبه تدریج عفونت را به داخل مجارى ادرار وکلیه ها مى رساند. 5 ـ آمیزش براى ختنه شدگان لذت بخش تر است وبراى زن نیز لذت بخش تر است. 6ـ وجود شبکه عصبى والتهاب وخارش در ختنه نشدگان سبب مى شود که همواره دستشان را براى خاراندن به آن جا بمالند وباعث آلودگى شود(دکتر سید رضا پاک نژاد ، اولین دانشگاه وآخرین پیامبر : 16 / 149 به بعد باتلخیص). در باره تاریخچه ختنه در بین اقوام گذشته آمده است ،درمیان مصریان واقوام قدیم جنوب آفریقا ختنه رواج داشته در بین یهودیان وبرخى از مسیحیان از جمله مقررات مذهبى محسوب مى شود در بین یهود ختان واجب است وغالباً پسران خود را در هشت روزگى ختنه مى کنند ، به موجب روایات ما رسم ختنه از قدیم بین اعراب وجود داشته است ، شیعیان وشافعى آن را واجب شمرده ومالکى آن را سنت شمرده و نزد عامه مسلمانان مهمترین نشانه مسلمانى شناخته مى شود (دائره المعارف بزرگ فارسى ( مصاحب) : 1 / 884). آیت الله خویى فرموده اند : (یستحب فى الیوم السابع ختانه ویجب الختان بعد البلوغ لو لم یختن قبله(منهاج الصالحین ج 2 / 284 ، مسئله 1382 ) مستحب است پسر را در روز هفتم از ولادت ختنه کنند و اگر او را ختنه نکرده باشید بعد از بلوغ برخودِ او واجب است . آیت الله سیستانى (مد ظله ) نیز فرموده است : شرط صحت طواف در مردان ختنه کردن است(مناسک محشى : ص 212 ). اما در قرآن در مورد ختنه آیه اى نداریم ولى به صورت کلى خطاب به پیامبر(صلىالله وآله علیه)در مواردى مى فرماید : از دین ابراهیم پیروى کن. در سوره نحل آیه 123 مى فرماید (اوحینا الیک ان اتبع ملة ابراهیم حنیفاً) به تو وحى کردیم که از آئین ابراهیم پیروى کن. ودر سوره آل عمران آیه 98 آمده است : (فاتبعوا ملة ابراهیم حنیفاً ) از کیش ابراهیم که همان آئین پاک وبى آلایش بوده پیروى کنید. از سنت هاى ابراهیمى(صلىالله وآله علیه) یکى همین ختنه بوده که در روایات بدان اشاره شده است.

همجنس بازی از دیدگاه اسلام

سوال :

در رستورانى که کار مىکنم عده اى از من سوال مى کنند که دیدگاه اسلام در مورد کسانى که گرایش به هم جنس خود دارند چیست ؟ ایشان مىخواهند بدانند که برخورد اسلام با چنین افرادى چگونه است ؟

جواب :

همجنس گرائى چه در میان مردان باشد (لواط) و چه در میان زنان باشد (مُساحقه) از بدترین انحرافات اخلاقى است، که سر چشمه مفاسد زیادى در جامعه و مایه نابودى و هلاکت انسانها خواهد شد. اصولاً طبیعت زن ومرد آنچنان آفرید شده است که آرامش واشباع سالم خود را در علاقه به جنس مخالف (از طریق ازدواج سالم ) مى بینند و هر گونه تمایلات جنسى در غیر این صورت انحراف از طبع سالم انسانى و یک نوع بیمارى روانى است ، که اگر به آن ادامه داده شود روز به روز تشدید مىگردد، ونتیجه اش بى میلى به (جنس مخالف) واشباع ناسالم از طریق (جنس موافق) است ، این عمل ناپسند (همجنس گرائى) باعث مىشود که مردان و زنان از زناشوئى و تشکیل خانواده صرف نظر کنند ، ودر نتیجه براى همیشه نسل بشر قطع گردد : بدین جهت خداوند بزرگ عمل زشت همجنس گرائى را بر تمام افراد بشر تحریم کرده، تا ناچار شوند ازدواج کنند .( تفسیر نمونه : 14 / 257 ) روان شناسان وپزشکان معروف جهان همجنس گرائى را یکى از مهمترین انحرافات جنسى قلمداد کرده اند ، مثلاً موریس دبس مىگوید : یکى از انحرافات جنسى که خیلى شدید و سخت مى باشد تمایل به سمت هم جنس است .( کتاب چه مى دانم بلوغ : 64) فروید : مىگوید عشق به هم جنس را مىتوان پردامنه ترین انحرافات خواند.( روان کاوى براى همه : 100) مَضرات همجنس گرائى از نظر بهداشت وروان : این گونه روابط نا مشروع در اُرگانیسم بدن انسان وحتى در سلسله اعصاب وروان اثرات ویران گرى دارد، افراد (همجنس گرا) تدریجاً به انزوا و بیگانگى از اجتماع و سپس بیگانگى از خویشتن رو مى آورند، وممکن است به بیمارى هاى جسمى و روانى مختلفى گرفتار شوند .( تفسیر نمونه : 14 / 257 ) در زشتى و پستى هنجنس گرائى امام صادق (علیه السلام) مىفرماید : (ان الذکر یرکب الذکر فیهتز العرش لذلک ) هر گاه جنس مذکّر با مذکّر آمیزش کند عرش خداوند به لرزه در مى آید .( وسائل الشیعه : 14 / 269 ) ودر روایت دیگرى از امیر المؤمنین على (علیه السلام)از پیغمبر اکرم (صلىالله علیه وآله) : شنیدم چنین مىفرمود (لعن الله المشبهین من الرجال بالنساء والمشتبهات من النساء بالرجال) لعنت خدا بر آن مردى باد که خود را شبیه زنان مى سازد (بامردان آمیزش جنسى مى کند) ولعنت خدا بر زنانى باد که خود را شبیه مردان مى کنند.( وسائل الشیعه : 14 / 255 ) دانشمندان مىگویند : ادامه کار همجنس بازى تمایلات جنس را نسبت به جنس مخالف در انسان تدریجاً مى کاهد و احساس زنانه در او پیدا مىشود ، وهر دو گرفتار ضعف مُفرط جنسى وسرد مزاجى مىشوند ، بطورى که بعد از مدتى قادر به آمیزش طبیعى (آمزیش با جنس مخالف) نخواهند بود ، به همین دلیل و به دلایل اخلاقى واجتماعى دیگرى اسلام شدیداً همجنس گرائى را در هر شکل وصورت تحریم کرده و براى آن مجازاتى شدید که گاه به سر حد اعدام مى رسد ، قرارداده است، حکم همجنس گرائى در مردان خواه فاعل باشد یا مفعول اعدام است. و همجنس گرائى در زنها پس از ثابت شدن صد تازیانه و بعضى از فقهاء گفته اند : اگر زن شوهر دارى این عمل را انجام دهد حد او اعدام است .( وسائل الشیعه : 14 / 255 )